به گزارش خبرنگار ایبِنا، مطالعات علمی سالهای اخیر در حوزه مالی نشان میدهد پیامدهای مثبت کلان اقتصادی و رفاه اجتماعی قابل ایجاد در خلق، انتشار، توسعه و بکارگیری فراگیر ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در کشورهای در حال توسعه قابل توجه است؛ بطوریکه یک CBDC، در یک اقتصاد نوظهور کوچک، اما باز با تجارت و جریان سرمایه نسبتا مناسب، میتواند ابزار همهکارهای باشد که از نظر تئوری، سیاست پولی بانک مرکزی را با اجازه دادن به نقل و انتقالات و مبادلات غیرخطی و اجرای مستقیم، کم هزینه و امن تر، بهبود بخشد؛ لذا در بخش دوم از مجموعه مقالات تجربه جهانی توسعه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، پس از تبیین چرایی نیاز به توسعه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در جهان، به سراغ بررسی اثرات کلان ارزهای دیجیتال بانک مرکزی بر اقتصادهای نوظهور میرویم.
یکی دیگر از جنبههای مهم انتشار و توسعه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، هدفمندی این CBDCها در ماهیت، کاربری (خرده فروشی یا عمده فروشی) و انتخاب طراحیهای مرتبط است. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی مستقل میتوانند از منظر فناوری، دسترسی، درجه ناشناس بودن و قابلیت ردیابی، گسترهی عملیاتی و ویژگیهای سودآور متفاوت باشند.
انتخاب طراحیهای منحصر به فرد برای این ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتواند به هدف سیاستی گسترده تری بستگی داشته باشد که بانک مرکزی احتمالاً از طریق پذیرش CBDC به آن دست مییابد. یک CBDC این پتانسیل را دارد که به عنوان ابزار جدید سیاست پولی عمل کرده و در نتیجه بر اهداف سیاستی بانک مرکزی تأثیر بگذارد. اشکال مختلف CBDC ممکن است تأثیرات متفاوتی بر سیستمهای پرداخت، اجرای سیاستهای پولی و همچنین ساختار و ثبات سیستم مالی داشته باشد.
خلق یک ارز دیجیتال بانک مرکزی میبایست با هدفمندی و دقت سنجیده صورت پذیرد، زیرا CBDCها میتوانند شوکهای کلان اقتصادی را با تاثیر خود بر انتخاب پرتفوی خانوارها و احتمال عدم رغبت به استفاده از خدمات نظام بانکی در سراسر جهان ایجاد کنند. بنابراین، انعطاف پذیری در طراحی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی برای مهار شوکهای کلان اقتصادی در حوزه مالی بسیار حائز اهمیت است.
بستر ارزهای دیجیتال خصوصی نظیر بیت کوین، به فراگیری شگفتانگیزی در سالهای اخیر در سطح جهان رسیده است؛ بطوریکه بخش اعظمی از مبادلات تجاری و خریدهای آنلاین کسب و کارهای متعددی را در بستر خود فراهم کرده است. اما این رمز پولهای جذاب و شگفت انگیز، به تهدیدی برای نظامهای مالی جهانی نیز مبدل شده است؛ ماهیت غیرمتمرکز و غیرقابل ردیابی بازار کریپتو که موجب تامین مالی بخش عمدهای از فعالیتهای پولشویی و تروریستی بویژه از سال ۲۰۱۸ تا به امروز شده است و ساختار به شدت پر ریسک و شکنندهی مارکت داراییهای رمزنگاری شدهی خصوصی که بدون وجود هیچ نهاد نظارتی مالی داخلی و بین المللی، در کشورهای مختلف مبادله میشود، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سایر متولیان مالی در جهان نظیر بانکهای مرکزی و فدرال را به فکر خلق، توسعه و انتشار رمز ارزهای متمرکز و قابل مدیریت موسوم به ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) انداخت.
ایجاد بسترهای امن و قابل رصد مبادلاتی، شاید اولین و مهمترین قابلیت CBDCها باشد که حاکمیتهای مختلف در سراسر جهان را مجاب به انتشار آن میکند.
انحصار و تولید متمرکز ارز دیجیتال در بانکهای مرکزی کشورها، قابلیت بعدی CBDCها است که میتواند امنیت و نظم مثال زدنی برای سازوکارهای مالی در جهان ایجاد کند.
علاوه بر این در بعد بین الملل، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی احتمالاً هزینههای تراکنش بین المللی را تا حد زیادی برای کاربران نهایی کاهش میدهند و از این رو انتقال حوالههای فرامرزی آسانتر و ارزانتر خواهد بود.
با اینکه انتشار ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در بین عمده کشورهای جهان با ساختارها و حجم اقتصاد و نظامهای مالی متفاوت، با اقبال خوبی روبرو شده است، اما نگرانیهایی نیز در حوزههای ژئوپلیتیک، بانکداری و سیاستهای پولی تخصیصی ایجاد کرده است.
انتشار، توسعه و فراگیری بکارگیری ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتواند دریچهای برای اجتناب از فشارهای اقتصادی مضاعف در حوزه تحریم ایجاد کند که این امر به ضرر ابرقدرتهایی مانند ایالات متحده خواهد بود و با ایجاد تنش ژئوپلیتیکی، بر روابط بینالملل تأثیر میگذارد.
علاوه بر این، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتوانند خطرات و چالشهای سیاستی، از جمله تأثیر بر توانایی بانکهای مرکزی برای اجرای سیاستهای پولی و دولتها برای اجرای سیاستهای مالی ایجاد کند.
مشاهدات تجربی نشان میدهد که در دسترس بودن بالقوه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در کشورهای کمتر توسعه یافته و اقتصادهای نوظهور میتواند شکاف فزایندهای بین سیاستهای مالی و پولی ملی و قابلیتهای کشورها برای اجرای این سیاستها ایجاد کند. همچنین CBDCهای صادر شده توسط ابرقدرتهای جهانی، احتمالاً بر کنترل و مدیریت بانکهای مرکزی بر عرضه پول در کشورهای در حال توسعه از طریق جایگزینی ارز و در کشورهای توسعهیافته، به دلیل افزایش کارایی در تسویههای تجاری یا بازار تأثیر میگذارند. چنین تأثیراتی را میتوان از طریق تعیین مقررات برای چنین رمزپولهایی کاهش داد؛ و مورد آخر اینکه، تسریع در انتشار و فراگیری در بکارگیریِ ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، احتمالا اثر منفی بر نحوه استفاده از بخش بانکداری تجاری در اجرای سیاست پولی و همچنین نقش محوری نظام بانکی در نقل و انقالات مالی و ذخیره ارزش بودم میگذارد. به همین دلیل است که میبایست سیاست پولی و مالی در سطح بین الملل مورد بازنگری قرار گیرد تا این تغییرات به رسمیت شناخته شده و اثرات منفی احتمالی کاهش یابد.
ماهیت اثرگذار ارزهای دیجیتال بانک مرکزی نظیر قابلیت ردیابی و رصد تراکنشهای مالی و پولی دیجیتال میتواند اعتماد را برای احیای مجدد سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) در حوزه ارزهای دیجیتال دولتی در اقتصادهای کمتر توسعه یافته ایجاد کرده و فرصتهای طلایی به منظور سرمایه گذاری در حوزه پایداری بازارهای مالی دیجیتال مانند اوراق قرضه سبز به سرمایهگذاران بزرگ جهان ارائه دهد تا موجب جریان نقدینگی بیشتری به سمت اقتصادهای نوظهور شود.
باید بپذیریم که اکثر کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور احتمالاً در صدور CBDCهای داخلی از کشورهای پیشرفته، عقبتر هستند. زیرا دولتهای متبوع، منابع لازم برای تمرکز بر توسعه روند رمز ارزهای دولتی و ملی را نخواهند داشت و این امر، آنها را در برابر هجوم ارزهای دیجیتال بانک مرکزی خارجی سایر کشورها آسیب پذیر میکند. پیامد این اتفاق میتواند دلاری شدن کشورهای دارای کنترل پولی ضعیف را افزایش دهد؛ بنابراین ارزهای دیجیتال بانک مرکزی داخلی پایدار، انعطاف پذیر و قدرتمند میتوانند با دسترسی همه افراد جامعه در کشورهای کمتر توسعه یافته به رمز ارزهای ملی در قالب یک کیف پول فین تک، بدون نیاز به حساب بانکی، شمول مالی را حتی در مناطق محروم این کشورها که فاقد سازوکار بانکی هستند، بهبود بخشند. با این حال، در این مسیر مشکلاتی نیز وجود دارد.
در بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه، حتی بانک مرکزی و نهادهای بانکی دولتی از نظر عملیاتهای تجاری نسبتا ساده، عملکرد ضعیفی دارند، بنابراین توانایی دولت برای خلق و توسعه ارزهای دیجیتال وابسته به بانک مرکزی کمتر خواهد بود.
همچنین اقتصادهای نوظهور، عموماً زیرساختهای مالی رسمی محدودی دارند و اکثر افراد خارج از سیستم مالی هستند و بیشتر از بانکها، به فینتکهای خصوصی روی میآورند.
علاوه بر این، شمول مالی دیجیتال به دسترسی از طریق فناوری وابسته است. نرخ پذیرش تلفن همراه، اگرچه به سرعت در حال افزایش است، اما در مناطق روستایی و جمعیتهای سنتی محروم همچنان پایین است. با این حال، امکان ایجاد درآمد مناسب از طریق اکثریت جمعیت شهرنشین این کشورها، متولیان رمز پولهای ملی را برای خلق، توسعه و انتشار ارزهای دیجیتال بانک مرکزی حتی بدون امکان دسترسی فراگیر برای همه، توجیه میکند؛ بنابراین میتوان گفت خلق ارزهای جایگزین دیجیتال، بویژه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتواند به نفع اقتصادهای نوظهور باشد، زیرا آنها پتانسیل انجام سریعتر پرداختهای بینمرزی، کاهش موانع تجاری و تثبیت پسانداز برای افراد را بهتر فراهم میکنند. از سوی دیگر، ظهور ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتواند توانایی تنظیمکنندههای داخلی دولتی را برای کنترل انتخاب ارز توسط مصرفکنندگان برای پسانداز و ذخیرهسازی ارزش به حداقل برساند، که به طور بالقوه میتواند بر توانایی این کشورها در اجرای سیاستهای پولی تأثیر بگذارد و در حالی که در برخی از کشورهای کمتر توسعه یافته با تورم بسیار بالا، این امر میتواند اقتصاد را تثبیت کند و به نفع جمعیت و شرکتهای کوچک و متوسط باشد، در اقتصادهای با نوسان کمتر این امر میتواند تأثیر منفی بر توسعه داشته باشد.